یک نمای کلی از کارکردهای اجرایی
در سال های اولیه دبستان کودکان بیشتر از هر چیز به کارکردهای اجرایی نیازمند هستند. کودکان در این سالها با چالش های آموزشی زیادی مواجه می شوند که درک این چالش ها و کمک به بهبود و موفقیت در آنها، گره از مشکل بسیاری از کودکان می گشاید.
همانند هر مهارتی، مهارت در خواندن، نوشتن وریاضیات نیز مستلزم داشتن پیش نیازهای لازمی است که در صورت نبود آنها پیشرفت آموزشی تحت تاثیر قرار میگیرد. آگاهی از این مسایل و شناسایی دقیق این موارد نیاز مبرم هر نوآموز، معلم و والدی است که نگران یادگیری و پیشرفت آموزشی است.
کودکان با ورود به دبستان به صورت رسمی در مواجهه با قوانین، مطالب آموختنی، انتظارات معلم و والدین، رقابت با دیگران و اکتساب مطالب جدید قرار میگیرند. هرکدام از این موارد به خودی خود می تواند چالشی بزرگ برای کودکی که تاکنون در چنین فضای نظام مندی قرار نگرفته است باشد.
موفقیت در این موارد خود منجر به پیدایش خودپنداره مثبت آموزشگاهی و اعتماد به نفس بالا در کودک می گردد. همانند تمام زمینه ها موفقیت در زمینه های آموزشگاهی نیز مستلزم داشتن مهارت هایی است که حصول به پیشرفت را برای کودک آسان تر می سازد. اما این مهارت ها چه هستند؟ چطور به وجود می آیند؟ چگونه باید آنها را بوجود آورد؟ چطور می توان آنها را اندازه گرفت؟ اینها و بسیاری از سوالات دیگر مسائلی است که ما در این مطلب سعی می کنیم به آنها جواب بدهیم.
در ابتدا باید بدانیم با ورود یک دانش آموز به دبستان، دقیقا از او چه انتظاری می رود؟و قرار است او دقیقا چه کاری انجام دهد؟ شناخت این مسائل در پیش بینی مهارت های لازم و توجه به آنها ما را یاری می دهد. انتظاری که از بسیاری از کودکان در شروع کار تحصیلشان می رو.د این است که آنان به اطلاعاتی که به صورت سیستماتیک وهدفمند از طرف معلم به آنان داده می شود گوش دهند، آنها را به خاطر بسپارند، به مطالب آموخته شده ی قبلی ربط دهند نتیجه گیری کنند و آنها را در موقعیت های جدید به کار برند.
این کار مستلزم داشتن مهارت در یکپارچه کردن اطلاعاتی است که از منابع گوناگونی همچون معلم، والدین و رسانه ها دریافت می کنند. این مرحله مرحله درون داد است یعنی ورود اطلاعات به مغز، در این مرحله سیستم های حافظه ای و توجهی کودک نقش کلیدی را بازی می کنند.
از طرف دیگر از کودکان در پایه های اولیه ابتدایی انتظار می رود از دانسته های قبلی خود برای یادگرفتن مطالب جدید به نحو موثری استفاده کنند. به عنوان مثال با یاد گرفتن چند حرف شروع به آموختن حروف و کلمات جدید می کنند. ویا با یاد گرفتن عمل جمع و تفریق، آنان باید بتوانند در ضرب و تقسیم از این مهارت های پایه ی خود استفاده کنند.
این مرحله به نوعی برون داد و تولید و استفاده از یادگیری های پیشین است که مستلزم داشتن مهارت در سازماندهی مواد و مطالب، اولویت بندی، انعطاف پذیری(مخصوصا در تعمیم دادن راه حل ها به مسائل مشابه و همچنین در موقعیت های گوناگون) و بازداری از مطالب نامربوط است.
اخیرا تمام این مهارت ها وتوانمندی ها در پژوهش های مختلفی به کار گرفته شده و اثربخشی آنان بارها و بارها گزارش گردیده است. اصطلاحی که به نحو جامعی این توانمندی ها و مهارت ها را زیر چتر خود در بر می گیرد اصطلاح(( کارکرد های اجرایی[۱])) است. البته گاهی نیز اصطلاح کنش های اجرایی هم برای این موارد در نظر گرفته شده است.
در حقیقت موفقیت تحصیلی در عصر دیجیتال امروزی بیشتر از آنکه به تکنولوژی های متخصصان مربوط باشد به فعالیت هایی از قبیل تنظیم اهداف[۲]، برنامه ریزی[۳]، اولویت بندی[۴]، سازماندهی[۵]، تغییر منعطفانه[۶] ونگهداری اطلاعات در حافظه فعال[۷] و خود نظارتی[۸] مربوط است. این واژه ها مجموعا اصطلاح کنش های اجرایی را شامل می شود.
به عنوان یک سوال اساسی باید بدانیم فهم ما از مفهوم کارکردهای اجرایی مغز چقدراست؟ ما در این مطلب برآنیم تا خواننده را به یک درک دقیق و روشن از مفهوم کارکرد های اجرایی برسانیم.
همانطور که در بالا اشاره کردیم کودکان نیازدارند تا توده ی زیادی از اطلاعات دائما در حال تغییررا که از کلاس های آموزشی واینترت کسب می کنند یکپارچه سازی وسازمان دهند تا هرچه بیشتر در یادگیری خودشان موثرتر و موفق تر باشند. د
ر این سالها معلمین تکالیف خواندنی ونوشتاری طولانی و نیز پروژه هایی را به کودکان می دهند که سنگینی انجام این تکالیف بر روی فرایند های کارکردهای اجرایی مغز می باشد. دقت، سرعت وصحت انجام این تکالیف در حقیقت تابعی از کارامدی کارکردهای اجرایی در دانش آموزان در این سنین است. همچنین در این سالها معلمین ووالدین انتظار دارند که دانش آموزانشان یا کودکشان در نوشتن، امتحان دادن، مطالعه وسایر تکالیفی که نیاز به سازماندهی همزمان وپکپارچه سازی خرده مهارت ها دارد تبحر بدست آورند.
در حقیقت موفقیت تحصیلی، وابسته به توانایی دانش آموزان در برنامه ریزی و اولویت بندی زمانشان، سازماندهی مواد واطلاعات، جداسازی معنای افکار از جزییات، حرکت بین روش ها به صورت منعطف، نظارت بر پیشرفت خود، وبازتاب اینها در کارشان است. درنتیجه برای معلمین بسیار مهم است که به صورت کاملا سیستماتیک فرایندهای کنش های اجرایی را مطالعه کنند تا به دانش آموزانشان نشان دهند که آنها چطورفکر می کنند وچطور یاد می گیرند(ملتزر، ۲۰۱۰)[۹].
با وجود عدم وضوح وشفافیتی که در خیلی از تعاریف به چشم می خورد اما یک توافق نسبی از اهمیت وپیچیدگی این کارکردها، در رفتار سازشی انسان ها به چشم می خورد. توانایی های اجرایی ما انسان ها در محیط دائما در حال تغییری که در آن زندگی می کنیم، این امکان را به ما داده است که بتوانیم به راحتی میان مجموعه های ذهنی خویش حرکت کنیم و خودمان را با موقعیت های متنوع انطباق دهیم.
در حالی که در همین موقعیت ها از بروز رفتارهای نامناسب بازداری به عمل می آوریم. این توانمندی های اجرایی مارا قادر می سازد تا برای شروع بسیاری از کارها برنامه ریزی کنیم، و در ادامه ی آن مداومت داشته باشیم. کارکردهای اجرایی، ما را قادر می سازند تا افکارمان را در یک مسیرهدف مند سازماندهی کنیم. به همین خاطر این کارکردها در موفقیت تحصیلی، کاری وسایر جنبه های زندگی اجتماعی بسیار دخیل هستند(آردیلا و سوردلف، ۲۰۰۴ به نقل از جوردائو وروسلی، ۲۰۰۷).
کارکرد های اجرایی چه هستند وچطور بر پیشرفت تحصیلی تاثیر می گزارند؟
تا همین اواخرمطالعات کارکردهای اجرایی[۱۰] به صورت اولیه دامنه ای از نورولوژی و نوروسایکولوژی را در بر میگرفت که تماما بر نقش قشر پیش پیشانی[۱۱] در کنترل این فعالیت ها ورفتار متاثر از آنها تاکید داشت. اخیرا مربیان شروع به تشخیص اهمیت فرایند های کنش های اجرایی در پیشرفت آموزشگاهی کرده اند. در حقیقت نقایص در کنش های اجرایی منجر به بروز مشکلات در یادگیری وبه خصوص مشکلات مربوط به گسترش تجاربشان و هماهنگ کردن بسیاری از مهارت های لازم برای تکالیفی نظیر امتحان دادن یا نوشتن مقالات می گردد.
برای تبیین کارکردهای اجرایی می توانیم این کارکردها را با دیدگاه یک نفر که در قله کوه ایستاده وبه جنگل پایین کوه نگاه میکند مقایسه کنیم. شخصی که در بالای کوه ایستاده دیدگاهش مانند دیدگاه یک پرنده به زمین است ویک تصویر کامل و کلی از پدیده های روی زمین را دراختیار فرد می گذارد. قرار گرفتن در پایین کوه تنها منظره ای از هزاران درخت را برای فرد مقدور می سازد. کارکردهای اجرایی فرد را قادر می سازد تاحرکتی منعطفانه بین دید کلی وجزییات مربوط به آن منظره داشته باشد(ماتزر، ۲۰۱۰).
در بسیاری از تکالیف آموزشگاهی ما نیازمند این حرکت منعطفانه از کلیات به جزئیات و از جزئیات به کلیات هستیم. به عنوان مثال در خواندن یک کلمه(بر اساس دیدگاه کل خوانی) دانش آمو.ز ابتدا باید به کل کلمه نگاه کند سپس به خواندن کلمه بپردازد. همچنین می دانیم که اکنون آموزش حروف به صورت یک جزء از یک کلمه است. حرکت منعطفانه دانش آموز بر روی کلمات، جملات و برخلاف آن دیدن جزئیات لازم، مهارت خواندن را برای کودک میسر می سازد. اشکال در این حرکت منعطفانه به دشواری در خواندن منجر می گردد.
کارکردهای اجرایی در حقیقت به دانش آموز کمک می کند تا یک دید کلی نسبت به وقایع وتکالیف داشته باشند وبتوانند پیوند بین جزئیات را درک کنند. مهمترین کارکردهای اجرایی عبارتند از تنظیم اهداف، برنامه ریزی، سازماندهی، اولویت بندی، دستکاری اطلاعات در حافظه فعال، انعطاف پذیری، خودنظارتی و خود ارزیابی[۱۲]. کارکردهای اجرایی در واقع نقش حیاتی را در عملکرد تحصیلی دارند.
از آنجایی که بسیاری از تکالیف آموزشگاهی مستلزم هماهنگ ساختن و یکپارچه کردن خرده مهارت ها وهمچنین حرکت رو به عقب وجلو منعطفانه از کلیات به جزئیات واز جزئیات به کلیات می باشد، به همین خاطر نقایص در کنش های اجرایی می تواند تاثیر معناداری را در کارایی عملکرد تحصیلی داشته باشد.
نوشتن، یادداشت برداشتن، خواندن متون پیچیده چالش هایی است که پیش روی کودکانی است که با نقایص در کارکردهای اجرایی روبرو هستند. نقایص در کارکردهای اجرایی باعث بوجود آمودن اضافه بار شناختی در دانش آموزان، و بالاخص کودکان دچار ناتوانی یادیگیری می گردد. هنگاهی که یا دانش آموز با مقدار زیادی از اطلاعات ورودی مواجه می شود برای یک خروجی مناسب از این اطلاعات نیاز به این دارد که اطلاعات را به نحو مناسبی سازماندهی و اولویت بندی کند.
علاوه بر این انعطاف شناختی باعث می شود تا دانش آموز مطالب مشابه را به هم تعمیم داده، وبه استدلال بپردازد(به واسطه حرکت منعطفانه از کل به جزء و از جزء به کل حرکت کند) وهمچنین آنها را یکپارچه کند. کیفیت خروجی مفهومی دانش آموزان در حقیقت به کارامدی و کیفیت کارکردهای اجرایی آنان بستگی دارد که اگر نقاصی در این کارکردها باشد اطلاعات به شکل نامنظم، بدون سازماندهی و مقوله بندی در ذهن دانش آموز شکل می گیرند وخروجی مفهومی را به کمترین حد می رسانند.
نتیجه این فرایند همان اضافه بار شناختی است که اغلب کودکان دچار ناتوانی یادگیری و کودکان دچار اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه تجربه می کنند. اطلاعات شناختی در حقیقت در مبارزه بین اولویت بندی، برنامه ریزی، سازماندهی و.. در بالای قیف شناختی مسدود می گردند. زیرا این دانش آموزان نمی توانند با سرعت کافی اطلاعات را پردازش کنند و نمی توانند به صورت منعطفانه بین روش ها حرکت کنند(ملتزر، ۲۰۱۰).
یکی از مشکلات عمده ی کودکان با نقایص کارکردهای اجرایی این است که توانمندی های استدلال ادراکی[۱۳] آنان قوی تر از خروجی آنان است. درنتیجه این کودکان غالبا در تکالیف آموزشگاهی شکست می خورند و در نشان دادن آنچه که در کلاس درس می دانند مشکل دارند. مهارت های مطالعه و عملکرد آزمون های آنان به خطر می افتد ودر حقیقت نمره آموزشگاهی آنان بازتاب توانمندی های عقلی آنان نیست.
مشکلات این کودکان در مقاطع بالاتر تحصیلی (راهنمایی و دبیرستان) مشهود تر است. در نتیجه بین مهارت ها وانتظارات آموزشی آنان همگرایی وجود ندارد.
کودکانی که در کنش های اجرایی دچار مشکل هستند به طور خاص در تکالیف آموزشگاهی مشکل دارند که نیاز به هماهنگی ویکپارچه سازی خرده مهارت های متفاوتی است، مانند مشکل در شروع کردن یک تکلیف نوشتاری؛ خلاصه کردن اطلاعات؛ نت برداری؛ مطالعه؛ برنامه ریزی، نگه داری توجه در یک بازه زمانی بلند مدت؛ جزئیات تکالیف وبه یاد آوردن این جزئیات در تکالیف آموزشی در همان زمان. در نتیجه به خاطر مشکلاتشان در توجه، حافظه فعال، بازداری[۱۴] از ایجاد چالش های جدید تولیدات شان در کلاس درس ومنزل تحت تاثیر قرار می گیرد(ملتزر، ۲۰۱۰).
جدول شماره-۱ مثال هایی از چند فرایند کارکردهای اجرایی
مثال | تعریف | فرایند |
مرتب سازی اطلاعات برای تکالیف نوشتاری، پروژه ها وامتحانات
جداسازی ایده های اصلی از جزئیات در تکالیف نوشتاری وخواندن |
مرتب سازی بر اساس اهمیت | اولویت بندی |
استفاده از چارت ونمودار درنوشتن
استفاده از نقشه ها واینترنت در خواندن ونوشتن |
مرتب ساختن اطلاعات به صورت سازمان یافته | سازماندهی |
نت برداشتن، کامل کردن یک پروژه چند مرحله ای
انجام محاسبات ریاضی به صورت ذهنی فکر کردن درمورد تم ها در حال خواندن |
دستکاری کردن اطلاعات به صورت ذهنی
دستکاری اطلاعات در مغز |
استفاده کردن از حافظه فعال |
فهم معنای کلمات مختلف در متن
پیش بینی کردن پایان های مختلف برای یک داستان |
جابجا شدن آسان بین روش ها | حرکت |
استفاده از چک لیست های شخصی
چک کردن طرز تفکر و بازگشت |
مرور تکلیف برای اشتباهات رایج | خود نظارتی و خودارزیابی |
شاید با توضیحاتی که داده شد اینگونه احساس شود که کارکردهای اجرایی تنها در مسائل آموزشی وهمچنین در ناتوانی های یادگیری برجسته است اما باید بگوییم که اینگونه نیست کارکردهای اجرایی همانگونه که بعدا خواهیم دید در طیف وسیعی از اختلالات دخیل بوده و همچنین بر سایر جنبه های رفتاری انسان ها تاثیر می گذارد. در بین نظریات مختلفی که در مورد کارکردهای اجرایی هست،یک توافق کلی وجود دارد مبنی بر این که کارکرد های اجرایی همچون چتری است که اکثر فرایندهای پیچیده شناختی که در رفتار هدفمند دخیل است را پوشش می دهد.
شاید شما این مطالب را هم بپسندید
ارتباط حافظه فعال با استدلال سیال چیسیت؟
نقش سرعت پردازش در رابطه بین حافظه فعال و استدلال سیال چیست؟ (مقاله پژوهشی دکتر علی آگاهی)
[۱] Executive functions
[۲] Goal setting
[۳] Planning
[۴] Prioritizing
[۵] Organizing
[۶] Shifting flexibly
[۷] Working memory
[۸] Self monitoring
[۹] Meltzer
[۱۰] Executive function
[۱۱] Prefrontal
[۱۲] Self-checking
[۱۳] Conceptual reasoning
[۱۴] Inhibition